حكومت طاهريان

مدت حکم رانی(۲۰۶ه.ق_۲۵۹ه.ق)
طاهريان در حقيقت اولين حكومت نيمه مستقل ايرانى پس از ورود اسلام به ايران بودند ؛طاهر سردار سپاه مامون بود و پس از آن که طاهر برادرش محمد (برادر مامون) را به قتل رساند ،که در حقیقت مزاحم اصلی خلافت مامون بود،عنوان امير خراسان جايى كه ريشه و تبارش بود (طاهر از تبار دهقانان خراسان)را به او واگذار کرد،همچنین کرمان ، قومس ،رویان،بخشی از سیستان ، ری ودیناوند متعلق به طاهر شد؛اما پس از مدت اندکی دست از از فرمانبرداری از مامون کشید و حکومت ایرانی تبار پس از اسلام را بنا نهاد.
حکومت طاهریان به سال ۲۰۵ه.ق تاسیس شد ؛شهر هایی چون بلخ،مرو و نیشابور در طول حکومتشان پاییتخت بودند؛ طاهریان تا حدودی توانستند اندیشه و هویت ایرانی را احیا کنند که البته کافی نبود ،از طرفی نا آرامی در بخش های مختلف کشور و نبود یکپارچگی کار را بر طاهریان سخت تر هم مینمود ؛همزمان که طاهریان سیستان را نیز به زیر سلطه میکشاندند؛ بابک در آذربیجان و مازیار در طبرستان قیام های علیه اعراب و حکومت اسلامی طاهریان میکردند.
در این زمان خراسان به دلیل حضور امام رضا بسیار مورد توجه و اهمیت علویان بود و همین امر باعث گسترش اسلام در ایران میشد؛ طاهریان کم کم سرزمین هایی چون افغانستان ،ترکستان،تفلیس ارمنستان ،سند و ترکیه را تصرف کردند و شهر های پر اهمیتی چون بخارا،خوارزم،چاچ، سمرقند،فرغانه را تصاحب نمودند.
در اواخر حکومت طاهریان ،سامانیان در شرق ایران حکومت مستقل تشکیل دادند؛در منطقه ای به نام فرارود قدرت گرفتند که از مهم ترین نشانه ی استقلالشان ضرب سکه مسی توسط احمد اشاره نمود؛طاهریان در سال ۲۵۹ه.ق به طور کامل از میان رفتند.

حكومت سامانیان

مدت حکم رانی:(۲۵۹ه.ق_۳۸۹ه.ق)
سامانیان از نوادگان بهرام چوبین بودند و پیرو آیین زردتشتی ،نوادگانی از سرزمین بلخ که به دهقانی مشغول بودند،که در ابتدای حکومت خراسان ،هیرکان،سیستان و کرمان را تحت کنترل خود در آوردند.
نکته مهم و ارزشمند آن که، در زمان حکومت سامانیان ایرانیان برای اولین بار پس از ورود اسلام به ثبات و آرامش نسبی دست پیدا کرده بودند؛از نظر اقتصادی ،داد و ستد با اروپا را رونق بخشیدند ،خراسان که مرکز اصلی کشاورزی به حساب می آمد و نام انبار غله ایران را داشت زیرا که حجم زیادی گندم و جو تولید میشد؛و با وجود جنگ های پیاپی که با اعراب داشتند برای احیا و زنده نگه داشتند زبان و فرهنگ ایرانی بسیار کوشیدند تا جایی که به عصر طلایی پس از اسلام مشهور شدند؛بسیاری از متون و منظوم های فارسی به چندین زبان ترجمه شد و ادب و هنر پارسی بسیار رونق پیدا کرد.
این توجه و دوستداری علم در میان سامانیان سبب شد تا مدرسه ها و کتابخانه های بسیاری در ایران و به خصوص خراسان ساخته شود؛شاعرانی چون رودکی و دقیقی بسیار در احیای زبان فارسی در آن دوران کوشا و اثر گذار بودند؛از مهم ترین دستاورد های این دوران، دیوان سالاری در شیوه کشور داری بود.
در ،نزدیک به ۱۳۰سال حکومتشان از سویی تا قلب اروپا یعنی دریای بالتیک ،اسکاندیناوی،لهستان و مجارستان و از سوی دیگر تا درون چین نفوذ کردند ؛سیاسن سامانیان به این شکل بود که کار های اداری کشور را به زبان عربی انجام میداند اما زبان فارسی در داخل کشور و میان مردم وفرهیختگان گسترش دادندو آنچنان رونقی به اقتصاد کشور داده بودند که سطح زندگی مردم روز به روز بهتر و شهر نشینی گسترش پیدا کرده بود.
هنر ،معماری و موسیقی بسیار رواج داشت و مهم ترین آثار این دوران را باید در سمرقند که از جنس چوب نیز هستند نظاره گر بود ؛آلت موسیقی منصوب به سامانیان (شاهرود) نام دارد که به ساز چنگ بسیار شبیه است .
با قدرت گرفتن غزنویان و تضعیف سامانیان در اواخر حکومتشان و حملات دوباره اعراب زمینه را برای پایان یافتن حکومت سامانیان فراهم نمود.

قره خانیان

مدت حکم رانی (ناپیوسته بین سال های ۳۲۰تا۵۶۰ ه.ق)
قراخانیان ترکانی از نژاد مغولستان و خاندان توغوز هستند که به عنوان اولین ترک زبانان مسلمان در تاریخ شناخته میشوند ؛گرچه نزدیک به سیصد سال
این اقوام وجود داشتند اما هرگز صاحب یک حکومت متمرکز ومستقل نشدند؛در دوران سامانیان برای مدتی کوتاه بخارا را تصرف کردند و سامانیان به ناچار حوزه هایی از رود سیحون را در اختیار آنان گذاشتند؛اما بعد ها با سر کار آمدن غزنویان و سلجوقیان رود سیحون از اختیارشان در آمد.
گفته میشود که لقب قره خانیان را تاریخ نگارهای اروپایی به انها نسبت داده اند (قره/قرا به معنی سیاه/نیرومند) ودر اصل نام آنان ایلک خانیان است که قلمرو خود را به دو قسمت شاخه غربی (قرقیزستان کنونی) وشاخه شرقی کاشغر (چین کنونی) تقسیم کرده بودند و هم چنین شیوه کشور داریشان دو خانی یا دو پادشاهی بود اما همواره کاشغر پاییتخت این قوم بود؛ این قوم همواره در همسایگی سلطنت های ایرانی بودند.

حکومت غزنویان

مدت حکم رانی:(۳۵۱ه.ق_۵۳۸ه.ق)
غرنویان از نژاد ترکانی هستند ،که در سپاه سامانیان امیر و سپه سالار بودندکه در اواخر حکومت سامانیان به قدرت رسیدند ؛البته باید خاطر نشان کرد که شهرت غزنویان در تاریخ به خاطر فتوحات بسیار و ثروتمند بودن و غنی بودن لشکرشان در آن زمان بوده است؛
الپتکین سردار دربار سامانی در شرق افغانستان و شرق هند به پيروزى هاى زيادى دست پيدا كرد پس از آن به خراسان رفت و حكومت مستقلى بنا كرد و در اواخر عمرش به غزنه رفت (غزنويان وام گرفته از نام اين شهر است )اما آنچه در تاريخ نگارش شده شروع رسمى حکومت غزنویان منسوب به پسرش سلطان محمود غزنوی است ؛او در طی سی سال حکومت همواره در جنگ بود و کشور گشایی میکرد او تا قلب شبه جزیره هند را تحت سلطه خود درآورد .
در حقیقت آنچه غزنویان را ثروتمند و غنی مینمود طلا ها و جواهراتی بود که از مناطق شرقی هند به دست آورده بوند ؛آنان برعكس سامانيان كه حكومت را از طريق ديوان سالارى و مردم محورى اداره ميكردند ؛قدرت و حكم رانى خود را بر قدرت نظامى بنا نهادند و با سياست مذهبى محورى كه پيش گرفتند توانسته بودند حمايت اعراب و به خصوص خليفه عباسى را جلب كنند.
اين طلا و جواهراتى كه از معابد و بتكده هاى واقع در هند را به دست مى آوردند تماما خرج لشكرشان ميكردند؛پس از سلطان محمود پسرش سلطان مسعود هم ،همانند پدرش كشور گشايى ميكرد؛ بعد از تصرف كامل سيستان به سمت رى و كرمان رفت و آنجا را هم تحت تصرف غزنويان در آورد پس از او اما غزنويان بسيارى از شهر ها را از دست دادند و تنها در قسمت شرقى حكم ران بودند كه به دوره ى دوم غزنويان شهرت دارد و در نهايت در زمان سلطان خسرو ملك كاملا از ميان رفتند.
از مهم ترين آثار هنر و معمارى (تحت تاثير هنر اسلامى )اين دوران تنها چند مناره در كشور افغانستان باقى مانده است.

حكومت سلجوقيان

مدت حكم رانى:( ٤٢٩ه.ق_٥٩٠ه.ق)
سلجوقيان از تركان غز و سنى بودند كه نزديك به ١٦٠سال حكومتشان به طول انجاميد ؛آنان در زمان سامانى ها اطراف درياچه خوارزم (آرال_آمو)زندگى ميكردند.
سلجوقيان گروهى از تركان بودند كه بعد ها پس از ورود اسلام به مناطق نزديك خراسان كوچ كرده و در اواخر ،سال هاى سلطنت غزنويان شروع به تصرف چندين شهر همچون نيشابور كردند و لشكر غزنويان را در دندانقان شكست سختى دادند و بر خراسان احاطه پيدا كردند.
پس از آن نيز طغرل سركرده سلجوقيان به سمت بغداد رفت و سلطنت آل بويه و عباسى را نيز در انجا پايان داد و بغداد را هم از آن خود كرد.
پس از طغرل آلب ارسلان (پسر برادرش) قلمرو سلجوقيان را وسعت بيشترى بخشيد، در (نبرد ملازگرد)سپاه روم شرقى را شكست داد ؛از رود سيحون در شرق تا درياى مديترانه در غرب بزرگترين قلمرو حكومت ايرانى پس از اسلام را تشكيل داد .
پس از او ملكشاه به جاى او نشست كه به گفته تاريخ اوج قدرت سلطنت سلجوقى همين دوران بود ؛او شاهزادگان را با لقب هايي همچون اتابك به شهر هاى ديگر ميفرستاد تا در آنجا آموزش جنگى و سياسى ببينند و از سوى ديگر آنان را از تاج و تخت خود نيز دور ميكرد ؛كسانى هم كه به شاهزادگان آموزش ميدادند پس كسب درجات بالاى نظامى لقب اتابك را دريافت ميكردند؛ ايالت هاى مطرح در آن زمان را ميتوان اين طور نام برد: همدان،كرمان،عمان،بغداد،قونيه،آذربيجان،ارمنستان،بحرين،فارس و نیشابور که پاییتخت سلجوقیان بود .
پس از مرگ ملکشاه دو دستگی وآشفتگی بسیار بر سر جانشینی میان اتابکان به راه افتاد و در مناطقی چون یزد ،فارس و آذربیجان شورش های بسیاری صورت گرفت و هر یک حکومت مستقلی را بنا کرده و دائما در جنگ بودند و همین امر باعث فرو پاشی حکومت قدرتمند سلجوقی شد؛بنا های زیادی در دوران سلجوقی در ایالت های تحت کنترلشان ساخته شد که اکنون در ایران تنها برج طغرل در ری باقی مانده است .

حکومت خوارزمشاهیان

مدت حکم رانی:(۴۹۰ه.ق_۶۲۸ه.ق)
خوارزمشاهیان از تبار مردم خوارزم (در ازبکستان کنونی) که در آن زمان یکی از قدیمی ترین شهر های ایران به حساب می آمد،در جنوب دریاچه آرال که محل اتصال به رود جیحون بود میزیستند.
انوشتکین یکی از امیران ترک که در زمان سلجوقی فرمانروایی خوارزم را بر عهده داشت پس از مرگ ملکشاه سلجوقی حکومت مستقل تشکیل داد و حکومت خوارزمشاهی را تاسیس کرد و آنرا یک حکومت موروثی خواند.
شهر های تحت تصرفشان سمرقند،غزنه،تبریز و پاییتختشان گرگانج بود.
(گرگانج مرکز خوارزم در ازبکستان امروزی)
اوج قدرت این حکومت در زمان سلطان محمد خوارزمشاه بود که سیطره ی بزرگی از شرق تا ماوراالنهر و همچنین تصرف قلمرو قراخانیان به همسایگی با مغول ها در آمد .
نگاه آنان به خلفای عباسی فقط پشوایان دینی بود و هیچ گونه دخالتی در امور سیاسی و نظامی را به آنها نمیداد از این روی میانه ی خوبی با اعراب نداشتند و هیچ گونه باج یا مالیاتی به آنها نمیدادنند.
در این دوران وجود دانشمندانی چون فارابی ،ابن سینا و ابو ریحان بیرونی بود،که اعتبار زیادی را برای ایران به ارمغان آوردند.
چیزی در حدود ۱۳۸سال حکم رانی خوارزمشاهیان داد وستد و تجارت با دیگر ایالت ها بسیار رونق پیداکرده بود؛یکی از مهم ترین شهرها که مرکز دادو ستد و عبور و مرور تجار خارجی شده بود شهر اترا واقع در کرانه غربی رود سیحون و بر سر راه ابریشم بود که از اهمیت بسیاری برخوردار بود،اما در زمان سلطان محمد زمانی که به تجار مغول اتهام جاسوسی زده شده به دستور او همه تجار را قتل عام کردند و اموالشان را مصادره همین امر زمینه را برای جنگ ها و شورش های پیاپی مغول ها را ایجاد کرد،از طرفی خوارزمشاهیان نیز لشکر قدرتمندی همچون گذشته نداشتند و پس از مرگ سلطان محمد و روی کار آمدن سلطان جلال الدین آخرین پادشاه خوارزمشاهیان نیز اوضاع وخیم تر هم شد ؛از طرفی سلطان جلال توانایی انسجام و هماهنگی سردارانش را نداشت و از طرفی هم از حمایت سپاه اعراب هم برخوردار نبود و با آنکه چندین بار موفق به عقب راندن مغول ها شد اما در نهایت تاج و تخت را از دست داد.
حالا مغول ها بخشی را تصرف کرده بودند و خان ها و سرداران محلی هم برا خود حکومت های محلی تشکیل داده بودند ؛اینگونه حکومت کم کم رو به زوال و نابودی رفت.
مسجد جامع گناباد منسوب به این دوران است؛مساجد دو ایوانی در این دوران بسیار محبوب بود.

حکومت ایلخانیان

مدت حکم رانی:(۵۳۱ه.ق_۷۳۶ه.ق)
ایلخانیان از تبار مغولان و هلاکوخان موسس حکومت ایلخانی در ایران است ؛برخی از تازیخ نویسان معتقد اند که ایلخانیان قبایلی بودند در شرق ماوارالنهر و از تبار هون ها.
پس از کشتار تجار مغول به دست ایرانیان در زمان سلطان محمد ؛ چنگیز مغول هم به خون خواهی از آن ۴۰۰تن تجار مغول ؛حمله به ایران را آغاز کردو چیزی حدود چهل سال این جنگ ها به طول انجامید و در نهایت در زمان حکم رانی هلاکوخان مغول پیروز میدان شدند و ایران ،شرق عراق،
افغانستان و ترکمنستان را تحت سلطه خود در آورد.
هلاکوخان پس از پیروزی شروع به آبادانی مناطق جنگ زده کرد و با مردم ایران رفتار بهتری نسبت به جنگ چنگیز خان داشت ؛او با فرهنگ و آداب ایرانیان آشنا تر بود .
_سه پاییتخت رسمی را برای خودبرگزید
تبریز،سلطانیه و مراغه و با آنکه خود به واسطه ی همسرش مسیحی شده بود و قصد پیوستن به صایبیون را داشت اما اسلام همچنان دین غالب در ایران بود اما در مناطقی چون آذربیجان شمن باوری رواج داشت .
در جنگ با رومیان شکست بزرگی خورد و پیوستن به صلیبیون را به دست فراموشی سپرد؛غازان خان حکومت خود را در تبریز آغاز کرد و پس از این که به اسلام روی آورد دستور تخریب کلیسا ها ،کنیسه ها ومعابد شمن باوری را صادر نمود و پس از آن خوشگذارانی و میگساری میان خان های مغول آنقدر زیاد شد که دعوا های بر سر جانشینی کمتر مشکل آنان بود و در نهایت نیز پس از مرگ ملک اشرف مغول آخرین پادشاه مغولان عملا حکومتشان در ایران به پایان رسید.
تاریخ گواه آن است که اگر چه مغول ها در ایران حکم رانی میکردند اما حقیقت ماجرا آن جا بود که وزیران ایرانی تبار بودند که حکومت آنها را اداره میکردند و یکی از مهم ترین دلایلی که هرگز زبان مغول در ایران رسمی نشد همین موضوع بود و تاثیر فرهنگ و اعتقادات ایرانی بود که بر مغول ها پیروز گشته بود و بزرگانی چون حافظ و مولوی و سعدی نیز در همین دوران دستاورد های بزرگ ادبی خود را به وجود آوردند.

حكومت هاى محلى

در اواخر حكومت ايلخانيان ،يعنى زمان سلطنت بهادر ايلخانى شرايط بد اقتصادى و بى سر و سامانى اوضاع اجتماعى باعث شد تا نهضت ها و قيام هايى در سراسر كشور رخ بدهد و حكومت هاى كوچك به اصطلاح محلى تشكيل شوند كه از مهم ترين ها و معروف ترين ها ميتوان به:
سربداران اتابكان فارساتابكان لرستان_اتابكان يزد، اتابكان آذربيجان و ال مظفر نام برد،كه همگى مناطق كوچکی را تحت كنترل گرفتند و اين حكومت هاى محلى حدود چهل سال بر مردم حکم راندند.
گفته ميشود سربداران جنبش قوى و نيرومندى بودند كه به سر كردگى سيد عبدالرزاق باشتينى آغاز شد و اين نام را بخاطر شعار (سر به دار ميدهيم،تن به ذلت نه) در مبارزه با مغول ها به آنان منسوب كرده اند؛معروف ترين سربداران خواجه على مريد بود كه از محبوبيت بسيارى در خراسان برخوردار بود،در طول چهل سال حكومت هاى محلى تقريبا سربداران قدرتمندترين بودند كه بر خراسان حكم رانى ميكردند و در نهايت همه اين حكومت ها به دست تيمور لنگ از ميان رفتند.

منابع:
۱-روزگاران تاریخ ایران
دکتر عبدالحسین زرین کوب
۲-غزنویان از پیدایش تا فرو پاشی
سید ابوالقاسم فروزانی
۳-طاهریان خراسان سلسه از یاد رفته
عبدالمهدی یادگاری
۴-مقاله باز شناسی جغرافیای سیاسی حکومت طاهری
قاسم غریب_جواد عباسی
۵-تاریخ ترک های آسیای میانه
ولادیمیر بارتولد
۶-تاریخ ایران فرو پاشی ساسانی تا آمدن سلجوقی
ریچارد نلسون فرای _ دکتر زرین کوب
۷-تاریخ سامانیان عصر طلایی ایران پس از اسلام
جواد هروی
۸-تاریخ آسیای میانه
اسوت سوچک
۹-قره خانیان بنیانگذار نخستین ترک های مسلمان در آسیای میانه
دکتر سیدابوالقاسم فروزانی

۱0-قيام سربداران از ابراهيم حسن بيگى

keyboard_arrow_up